
مشاهده در ادامه مطلب....
آفتاب محرم برمی اید و کربلای دل را در پرتو خود می سوزاند. سرخی بیرق ایستادگی از گلدستة دست ها بالا می رود و در باد به حرکت در می اید.
بقیه در ادامه مطلب . . .
شب قدر...
«انا انزلناه فی لیلة القدر...»
در این آیه شریفه، دو موضوع مورد توجه قرار گرفته است:
«نزول قرآن» و «شب قدر»...
به ادامه مطلب بروید...
شب سرنوشتساز
قال الصادق (علیه السلام)
راس السنة لیلة القدر یكتب فیها ما یكون من السنة الى السنة.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
آغاز سال (حساب اعمال) شب قدر است. در آن شب برنامه سال آینده نوشته مىشود.
وسائل الشیعه، ج 7 ص 258 ح 8
مشاهده احادیث در ادامه مطلب...
رمضان آمد...
امام باقر (ع) فرمودند:
همانا رمضان ، نامی از نام های خداوند است.
رسول خدا (ص) فرمودند:
اگر بنده بداند در رمضان چه هست، البته دوست می دارد رمضان یک سال باشد....
مشاهده احادیث در ادامه مطلب...
زینب، یعنی زینت پدر و این نامی است که خداوند برای دختری انتخاب کرد، که با انجام رسالت خویش زینت بخش تاریخ و موجب افتخار و سرافرازی خاندان وحی و ولایت شد.
حاج حسین یکتا * ماجرای خاطره گویی شهدا در محضر سیدالشهدا
**هفته دفاع مقدس مبارك**
دانلود كليپ در ادامه مطلب...
تلاش
گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک میشد و برمی گشت !
پرسیدند : چه می کنی ؟
مشاهده متن کامل در ادامه مطلب...
پادشاهی دو شاهین کوچک به عنوان هدیه دریافت کرد. آنها را به مربی پرندگان دربار سپرد تا برای استفاده در مراسم شکار تربیت کند.
یک ماه بعد، مربی نزد پادشاه آمد و گفت که یکی از شاهینها تربیت شده و آماده شکار است اما نمیداند چه اتفاقی برای آن یکی افتاده و از همان روز اول که آن را روی شاخهای قرار داده تکان نخورده است.
این موضوع کنجکاوی پادشاه را برانگیخت و دستور داد تا پزشکان و مشاوران دربار، کاری کنند که شاهین پرواز کند. اما هیچکدام نتوانستند.
روز بعد پادشاه دستور داد تا به همه مردم اعلام کنند که هر کس بتواند شاهین را به پرواز درآورد ...
مشاهده متن کامل در ادامه مطلب...
پادشاهی که یک کشور بزرگ را حکومت می کرد، باز هم از زندگی خود راضی نبود؛
اما خود نیز علت را نمی دانست.
روزی پادشاه در کاخ امپراتوری قدم می زد. هنگامی که از آشپزخانه عبور می کرد، صدای ترانه ای را شنید.
به دنبال صدا، پادشاه متوجه یک آشپز شد که روی صورتش برق سعادت و شادی دیده می شد.
مشاهده متن کامل در ادامه مطلب...
پندنامه
روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی.
اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!
مشاهده متن کامل در ادامه مطلب...
تعداد صفحات : 3